پس از تاریکی، اثر موراکامی

ساخت وبلاگ

ماری، تاکاهاشی، اِری، شیراکاوا، کااورو و ... اصلی ترین شخصیتهای پردازش شده در داستان "پس از تاریکی" موراکامی اند. رمانی که به معرفی دوستی عزیزتر از جان امشب خواندمش. چند روز قبل که فصل اولش را خواندم احساس کردم از آن داستانهایی است که باید یک باره خواند. و امشب این فرصت دست داد. روایت پس از تاریکی در یکی از شبهای توکیو اتفاق می افته و با دمیدن صبح، زنگ پایانش نواخته میشه. از همون ابتدای داستان، فراوانی سمبولها و نمادها توجه خواننده رو به خودش جلب می کنه. جریان یافتن داستان در فضایی شبیه به ماوراء با آدمهایی کم و بیش سرگشته و مبهوت، رو میشه از خصوصیات بارز قلم موراکامی در این اثر دونست. ظرافت های موراکامی در توصیف حال و احوال روحی آدمهای عصر مدرنیته و تکنولوژی، دیالوگهای قوی با چینشی حساب شده و حرفه ای و در نهایت آمیختگی اینهمه با رنگ ملایمی از عشقی ساده و بی ریا، از جذابیتهای این داستانه. ناگفته نگذاریم به نظر می رسه سبک موراکامی در روایت داستان بدلیل ویژگیهای منحصر به فردش همونطور که برای بسیاری از خوانندگان بی شک در حد بالایی از جذابیت قرار میگیره، قابلیت این رو داره که برای عده ای دیگه در رتبه های بالایی از عدم جذابیت قرار بگیره.

یکجا تاکاهاشی در صفحه 101 میگه:

«به هر حال آن روز برای من نقطه عطفی بود. بعد از اون تصمیم گرفتم به طور جدی رشته حقوق بخونم. حساب کردم این چیزی ست که دنبالشم. رشته ی حقوق خوندن مثل تصنیف موسیقی زیاد تفریحی نیست، اما هرچه باشه زندگیه. این یعنی رشد کردن.» 


پ.ن : پیش به سوی خواندن رمان بعدی موراکامی؛ "تعقیب گوسفند وحشی".

خسته......
ما را در سایت خسته... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9bahanehaad بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 5:09